واگویه

ورود اولیا و اشقیا همزمان .......................شمر:اخبر اخبر سپه کوفه و شامی همه آگاه شوید، ادخل بالکرب و بلا شمرجفا کاربا خبر لشکر شام و سپه کوفهرسانید خبر بر، پسر سعد جفا گستر و بر حر دلاور،به همه کهتر و مهتر،چه سواره چه پیاده همه لشگر،بدانند که شمر آمده در کرببلا مژده شما را،نوازید شما طبل جفا را،خبردار که شمرآمده در کرببلا مژده شما رابنوازید شما طبل جفا را،همه آل علی عترت اطهار بدانند،که سوغات بیاورده‌ام از بهر اسیری،غل و زنجیربه همراه سپاهیکه ز شداد بتر نسل شیاطین ، همه لامذهب و بی‌دین، ز پی قتل شه دین، همه طرح و همه رنگو همه نی بر سر چنگ و همه غافل ز خدا و ز قیامتکه ببرند سر میرعرب، فخر عجم، سیدسادات جنان را،بنوازید شما طبل گران را،{حرکت شمر در میدان}شمر:ياران زنيد طبل که شد موسم جدالافتد ز شور طبل بر افلاک قيل و قال{طبل و حرکت عمرسعد به سمت شمر و دستور توقف طبل زنی}شمر:خطاب من به تو اي ابن سعد بد بنيادز کوفه مي‌رسم اين دم به حکم ابن زيادمنم بزرگ عراق و منم دلير يمنمنم دلاور ايام، شمر ذي‌الجوشنز بهر قتل حسين بسته‌ام کمر را تنگتو هم ببند کمر را که گشته موسم جنگ{تمسخر شمر توسط عمرسعد}عمرسعد:بزن طبال بر طبل و کمی برشمر دون بنگر{دستور عمرسعد به سپاهیان جهت حمله به سوی خیام}{توقف حرکت سپاهیان توسط حضرت عباس (ع) به دستور امام حسین(ع)}راوی: { مهلت شب عاشورا و حرکت شمر به سوی خیام و حضرت عباس (ع)}شمر: ای علمدارِ حسین، ای پسر شیر خدا، از تو تمنّاکنم اکنون که بیا جانب ما تا که یزید از تو شودراضی و خشنود، دهد زود زر و مال، دهد دولت واقبال، شوی بر سرِ ما، بر همه لشکر ما سرور وسالار، شوی یار وفادار، تو ای شیر جگردارحضرت عباس (ع) :برو ای شمر دغل، زاده ذی الجوشن خناس بدانصاف، مزن ل واگویه...ادامه مطلب

راوی:{ورودی به کربلا و روز عاشورا}{ورود اولیا}و{ورود لشکریان میسره و میمنه به ترتیب }{ورود عمرسعد و همراهان به ترتیب }{ورود شمر و همراهان}راوی: ای که با خون گلویت شده قرآن تفسیر آیه آیه شده اوراق تنت از شمشیر بر تنت آیه نوشتند به شمشیر ولی جمله جمله همه را نقطه نهادند به تیر پسرانت همه در راه خداوند شهید دخترانت همه بر یاری اسلام اسیر به نماز تو بنازم که پس از ذکر سلام بر سر نیزه درخشیدی و گفتی تکبیرشمر:آمده ام...آمده ام غلغله در گنبد مینا فکنم،لرزه بر جان علی و دل زهرا فکنم... امروز نُه رواق فلک را نگون کنم امروز دل به سینه افلاک خون کنم امروز نسل حیدر و زهرا بر افکنم امروز پشت احمد مختار بشکنم {مکث}...... چگونه جان به در برد حسین از جفای من نموده حکم‌قتل او امیر بی حیای من بر آسمان قدم زند کمیت زیر پای من زمین خدا خدا کند حسین به زیر چکمه های من{با تغییر وضعیت نور }{عمرسعد به استقبال شمر می‌رود و شمر از مصافحه با او پرهیز نموده }شمر:امر نمای حاضرین دور شوند از برت از تو سوال می‌کنم زود بده جواب منابن سعد:این چه بیانست با امیر و سپهدار دور بود این سخن ز جامع انسانشمر:ابن سعد از دست تو آزرده گشته خاطرم این چنین بشنیده‌ام از جمله خلق روزگارمی‌روی پنهان تو در نزد حسین ابن علی چون غلامان می‌نمایی خدمتش را بنده ‌وارعمر سعد : رسیدم در زمین کربلا با شور و غوغا رسیدم تا که بندم آب را بر زاده زهرارسیدم تا که بردارم نقاب از رخسارها از این اندیشه بگشایم گره از عقده دلها{شمر به سوی خیام امام حس واگویه...ادامه مطلب

با سلام

دوباره آغازی نو .....

توکل به نام اعظمت........

نداند بجز ذات پروردگار.....

که فردا چه بازی کند روزگار........................

 

نوشته شده توسط صمد یعقوبی در شنبه بیست و ششم آذر ۱۴۰۱ ساعت 9:49 موضوع | لينک ثابت

واگویه...

به نام نامی دوست

پروردگار بی همتای را کرور کرور شکر که دوباره لذت تجربه بهاری دل انگیز را به این کمترین ارزانی داشت تا در کنار عزیزانی همچو شما سالی جدید را با تکیه بر ذات بی مانندش آغاز نمایم.

درود برهمراهانی همچو شما که لغزش های این حقیر را تحمل نموده اید و طلب عفو آن را برمن منت خواهید نهاد.

سال نو مبارک و ایام بکامتان.

 

درود برایرانیان سرافراز.

واگویه...

فردا روزی به یادماندنی برای مردمان متمدن و باستانی شهر من است.

روز داراب ...... روز شهر من ...... روز پنجم فروردین...

دوستان لطفا فردا تشریف بیارید داراب کهن ........

قدوم سبزتان روی چشمان ما.......

فردا هم مراسم فرهنگی شاد داریم  در کنار سلمه های داراب......

به احترام داراب و به احترام طبیعت...................

پس همه ما دارابیان ، همچون سالیان گذشته به یاد نیکانمان، فردا روز پنجم فروردین را به عنوان روز داراب گرامی می داریم.

واگویه...

موسیقی ورودی:     ورودی نگهبانان نیزه دار شط و استقرار آنها     ورودی اولیاء خوانان و استقرار آنها     ورودی عمرسعد و مره بن منقذ و درید و استقرار آنه واگویه...ادامه مطلب

راوی:{ورودی به کربلا و روز عاشورا} {ورود اولیا}  {ورود لشکریان میسره و میمنه به ترتیب } {ورود عمرسعد و همراهان به ترتیب } راوی: به نام نامی رب جلیل بس واگویه...ادامه مطلب

 به نام یزدان پاکآرامش یک احساس است که شما نمی‌توانید به‌ زور & واگویه...ادامه مطلب

{ورود اشقیاء به ترتیب و با تأخیر ابن زیاد،عمرسعد،شمر، سنان،خولی،عمرو بن حجاج و حر} ابن زياد : ای اهل کوفه چرخ به کام یزید شدشکر خدا که دولت او بر مزید شدمسلم خروج کرد سرش را به باد دادهانی برای بیعت مسلم شهید شدهر کس کند مخالفت به بیعت یزیدنامش ز روی سطح زمین ناپدید شدهر کس کند متابعت شاه کامکارنزد خدا و خلق خدا روسفید شد {حرکت ابن زیاد به سمت حر} ابن زياد:اي حر رسيده است ز شام اين زمان نويدآورده‌ واگویه...ادامه مطلب

راوی:{ورودی به کربلا و روز عاشورا} {ورود اولیا}  {ورود لشکریان میسره و میمنه به ترتیب } {ورود عمرسعد و همراهان به ترتیب } راوی: دشت، تشنه، خیمه، تشنه، همه تشنه از عرق‌ریز خجالت، علقمه، تشنه  آن طرف خار و خسی تا خرخره سیراب این طرف گل‌های باغ فاطمه (س)، تشنه {ورود شمر و همراهان} شمر: اگر رسم به کربلا جهان خراب می‌کنم محاسن حسین را ز خون خضاب می‌کنم به پا نوای العطش ز قحط آب می‌کنم بر اهل بیت او جف واگویه...ادامه مطلب